زندگينامه مجاهدشهيدميناكلانتري شيراز- استان فارس
:محل تولد
شغل
شغل
:سن
محل شهادت: شيراز
زمان شهادت :سال62
اين خاطرات توسط يكي از ياران اين شهيد كه درزندان باوي بوده نوشته شده است
من باميناكلانتري در سال61درزندان
سپاه اشناشدم.ازهمان ابتداي دستگيري مينارابه شكنجه گاه بردند ومينابراي اينكه
اطلاعات درون سينه اش راحفظ كند،تعدادزيادي قرص جمع كرده بو دوهمه راباهم
خوردشايدبتواندخودكشي كندولي پاسداران فهميدندواورانجات دادند.بعدازدوران بازجويي
مينابه زندان عادل آبادمنتقل شدومدتي هم آنجابود.زندان عادل آبادسه طبقه داشت كه
درتابستان طبقه بالاي زندان بسيارگرم وهواي انجابسيار نامساعدبود.به همين دليل زندانيان
مقاوم رادرتابستان به طبقه سوم ميبردندودرزمستان به طبقه اول بدليل سردونمور
بودندمياآوردند.به اين طبقه ،طبقه باصطلاح خبيثين ميگفتند.به اين ترتيب خواهران
مقاوم رابراي بردن به اين طبقه لحظه مره شكنجه ميكردند.ميناهم جزونفراتي بودكه
درطبقه3 زندان آبادبود.ولي ميناهرگزسرسوزني ازمواضعش كوتاه نيامدوباصبرانقلابي
دربرابراين فشارها خم نشد.
تاجايي كه يادم است مينااهل
شمال بودوروزي كه اورابراي اعدام صداكردند مه دوستانش رابه آغوش كشيدوگفت امشب به
خوابتان ميايم ونميگذارم كه دلتان برايم تنگ شود.مينادرسال61اعدام شدوبه اوقول
دادم اسم اولين دخترم رامينابگذارم وبياداونام دخترم رامينا گذاشتم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر