فريبا 22ساله بود كه در تاريخ 13 مرداد 1367با خواهر 20 ساله اش فرحناز و برادر 32 ساله اش محمد كه كارمند شركت ملي گاز بود، بجرم ايستادگي بر مواضع مجاهديشان، در زندان اصفهان تيرباران شد.
همزمان با آنها خواهر ديگرشان، منيژه احمدي كه معلم و داراي يك پسر كوچك بود، در عمليات كبير فروغ جاويدان به شهادت رسيد.
به دليل ايستادگي در برابر مزدوران خميني در زندان به فريبا لقب ”خورشيد” داده بودند.
در نوشته اي از همرزمانش آمده است :”...از بند زنان زندان دستگرد اصفهان،كار بازجويي و تصفيه زندانيان از ماهها قبل از شروع قتل عامها آغاز شده بود. بازجويي به نام عبدالله، در تير ماه، فريبا را به بازجويي برد و از او درباره موضعش سوال كرد. فريبا از هواداران دليري بود كه موضعي علني داشت و علنا از ”سازمان” دفاع مي كرد. در بند هم با شجاعت با بازجويان و نگهبانان درگير مي شد، روي ديوارها مي نوشت و حركات اعتراضي زندانيان را سازمان مي داد.
بازجو از فريبا آخرين موضعش را پرسيده بود و او جواب داده بود: ” الان مي گويم، ده بار ديگر هم بپرسيد تكرار مي كنم، با تمام وجودم سازمان مجاهدين را قبول دارم، مواضعم تغييري نكرده، شما هم هر كاري خواستيد بكنيد.”
روز هفتم يا هشتم مرداد بود كه فريبا و هفت خواهر مجاهد ديگر، كه مواضعي مشابه فريبا را داشتند صدا كردند، بعد فهميديم كه آنها را در تاريخ سيزده مرداد به جوخه اعدام سپرده اند.
اسامي آنها علاوه بر خواهرش فرحناز احمدي كه بيست ساله و دانش آموز بود، عبارت بودند از: كبري ورپشتي، فخري مجتبايي، فردوس حبيب اخياري، قدسي هواكشيان، نسرين شعاعي و خواهري بنام محبوبه.
درود بي پايان برآنان كه جملگي از شهداي سرفراز قتل عام سال 67شدند.
از خانواده مجاهد پرور احمدي، علاوه بر خواهران و برادرشان كه در سال 67 به شهادت رسيدند، دو برادر و دو پسر عمه آنها در فاز نظامي، نيز اعدام شده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر