مشخصات مجاهد شهید احمد آسخ
محل تولد: اندیمشك
شغل -
تحصيل: -
سن: 28
محل شهادت: دزفول
زمان شهادت: 1367
خاطراتی از زبان یک دوست:
مشهدی بهرام آسخ متولی مسجد حسینبنعلی در اندیمشک بود. این مسجد در طول انقلاب محل تجمع جوانان مبارزی بود که علیه شاه مبارزه میکردند. از این نظر مشهدی بهرام بسیار مورد اعتماد و احترام مردم بود. دو پسر او را پیش از 30خرداد 60فقط به جرم خواندن و فروش نشریه دستگیر کردند. بعد از دستگیری حمید 15ساله و برادرش، مشهدی بهرام را تحت فشار قرار دادند و از هیچ بیحرمتی در حق او دریغ نکردند. کار بهجایی رسید که او را از مسجد هم بیرون کردند. از او میخواستند تا پسران دیگرش را لو بدهد. شدت فشارها آن قدر زیاد بود که بعد از اعدام حمید پدر دق کرد و جان باخت.
مجاهد شهید احمد آسخ به همراه عکس پدر و مجاهد شهید اسماعیل ملکی |
مجاهد شهید احمد آسخ در جریان قتل عام های سال 1367 به شهادت رسید.
عکسی که در زیر می بینید مربوط به دورانی هست که مجاهد شهید احمد آسخ سال 1360 در تهران دنبال برادر دیگرش بود و فراری بود به همین خاطر شبها در پارکها کارتن خوابی می کرد.
متنی که در زیر می خوانید برای این شهید تهیه شده است:
به یاد مجاهد شهید احمد آسخ:
احمد هیچ جایی برای استراحت نداشت. احمد هیچ خانه ای نداشت احمد هیچ ماشینی نداشت احمد هیچ جایی برای پختن غذا نداشت. احمد فقط اراده داشت و کوله باری از درد و رنج مرد.
و ایمان داشت که با همین اراده می تواند با دشمنش بجنگد و پیروز شود. آنچنان شوری و عشقی داشت که اصلا متوجه نمی شدی او چطور طی روز می کند چون تمام روز به خوشبختی و آزادی مردم فکر می کرد.
چنان نیرو و توانی داشت که حس می کرد مثل کوه قوی و استوار است.
مجاهدین شهید احمد آسخ و اسماعیل ملکی |
چنان درکی داشت که حس می کردی تمام قوانین حرکت را کشف و با روشنایی آنها به پیش می رود.
چنان عزمی داشت که می توانست چرخ تکامل را به پیش ببرد.
چنان خواستی داشت که می توانست حتی مرگ را تابع خود کند.
چنان قدرتی داشت که می توانست بالاتر از زمان و جلوتر از آن گام بردارد. او دلاور بود.
مریم رجوی: بله، چنانکه مسعود، درباره این شهیدان گفته است: این خونهای پاک، جوشیدن آغاز خواهد کرد... و خمینی نخواهد توانست این شعله را خاموش کند...
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر