۱۳۹۹ آبان ۹, جمعه

مجاهد شهید عنایت رنجبر


عنایت رنجبر سال ۱۳۳۴ در گچساران به دنیا آمد. بعد از گذراندن تحصیلات متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته مهندسی کشاورزی به تحصیل پرداخت.
عنایت در سال۵۹ در ارتباط با مجاهدین قرار گرفت. سال۶۳ دستگیر شد و مدت ۲سال در زندانهای رژیم بود. سال۶۵ پس‌از آزادی، به خارج کشور اعزام شد و از آن‌جا به منطقه رفت و در کنار سایر خواهران و برادران مجاهد و رزمنده وارد میدان رزم و انقلاب شد. ‌در تقاضانامه‌اش نوشته بود : «می‌خواهم همدوش با خواهران و برادران مجاهدم سلاح به دوش گیرم تا بتوانم با خمینی جلاد و ضدبشر بجنگم و در این مسیر جانم را فدیهٌ رهایی خلق و میهنم نمایم و با نثار خونم دین خود را به انقلاب ادا نمایم…‌۲۲‌شهریور‌۶۶‌».
او به عهد و پیمانش در فروغ جاویدان، با خون وفا کرد. «…‌من اکنون می‌روم تا این راه خونبار را با نثار خون ناچیزم سیراب‌تر کنم. وقتی که آرم سازمان و پرچم سه‌رنگ ایران را به من دادند تا روز عملیات بر روی سنگرهای فرو‌ریختهٌ خمینی برافرازم، برای لحظه‌یی به آنها نگاه کردم و شور و شعف عجیبی به من دست داد. ‌زیرا احساس کردم در هنگام نشاندن این آرم و پرچم، این دست من نیست که آنها را می‌نشاند بلکه دست خلق قهرمان ایران است که با خشم و قهر انقلابی آن‌را می‌نشاند. ضمن سلام به مسعود و مریم می‌خواهم به آنها بگویم که ما می‌رویم تا قله‌های شرف و آزادی را تسخیر کنیم و قلب آنها و قلب خلق قهرمان ایران را شاد کنیم». وصیت‌نامه ‌ـ‌ اول آذر۶۶
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید.
https://t.me/shahidanAzadai96

۱۳۹۹ آبان ۸, پنجشنبه

مجاهد شهید فرزانه خدری

 


فرزانه خدری سال ۱۳۳۹ در شهر مسجدسلیمان به دنیا آمد. او تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد. فرزانه یکی از زنان قهرمان مجاهدی بود که در دهه ۶۰ در راه آزادی ایران جانش را فدا کرد. رژیم خمینی او را در اسفندماه ۱۳۶۱ در شهر زادگاهش مسجدسلیمان اعدام کرد. 

مجاهدشهید فرزانه خدری یکی از شهدایی است که در دهه۶۰ در مدرسه خارجیها در مسجدسلیمان به خاک سپرده شده است که مزار این شهدا توسط خانواده شهیدان و هواداران مجاهدین کشف شده است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید.

https://t.me/shahidanAzadai96


۱۳۹۹ مهر ۲۴, پنجشنبه

مجاهد شهید ابراهیم زهیری


ابراهیم زهیری از فرزندان خونگرم جنوب ایران در کهن‌ترین شهر ایران و جهان یعنی شوش چشم به جهان گشود. داستان آشنایی با مجاهدین و پیوستن  به آنها را از لابلای نوشته‌های این شهید قهرمان می‌خوانیم:

«به‌نام خدا و به‌نام مشعل داران راه آزادی مسعود و مریم. و با درود بر تمامی سلحشوران و رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی که با ارادهٌ پولادین و عزمی استوار در هر بامدادان به پیش می‌تازند، تا ریشهٌ رژیم ضدبشری خمینی را ساقط کنند. من سرباز وظیفه ابراهیم زهیری که در طی عملیات‌ اخیر ارتش آزادیبخش در روز ۲۴مهر۶۶ به اسارت درآمدم، در مدت زمانی کوتاه که در جوار میهنمان نزد برادران مجاهد هستم، شناخت و آگاهی در رابطه با ماهیت کثیف رژیم ضدبشری خمینی به‌دست آورده‌ام. و اینک برای ساقط کردن این دجال خون‌آشام، تنها راه پیوستن به صفوف منسجم ارتش ‌آزادیبخش این بازوی پراقتدار خلق است. امید است با موافقت با این تقاضانامه بتوانم دینم را به خلق و انقلاب نوین ادا نمایم. به امید پیروزی خلق و نابودی محتوم خمینی ضدخلق». تقاضانامه ‌ـ‌ ۱۳اسفند۶۶ 

پس از موافقت با این درخواست، ابراهیم زهیری در شمار رزمندگان آزادی قرار گرفت و با شور و شوق در عملیات چلچراغ شرکت کرد و شجاعانه جنگید. سپس در فروغ جاویدان به میدان شتافت. رزمندهٌ ارتش آزادی، ابراهیم زهیری، سرانجام در صحنهٌ عملیات بزرگ فروغ جاویدان به‌شهادت رسید و در اوج شرف و آزادگی جاودانه گردید.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96


۱۳۹۹ مهر ۲۱, دوشنبه

مجاهد شهید مسعود کیانی


مسعود کیانی سال ۱۳۴۰ در گچساران به دنیا آمد. او در عین حال که درس می‌خواند، کشتی‌گیر نیز بود. اما مسعود در این میان عشق به مردم و آزادی میهنش را برگزید و رژیم خمینی او را در سن ۲۰سالگی در مهرماه ۱۳۶۰ در بهبهان اعدام کرد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96


۱۳۹۹ مهر ۲۰, یکشنبه

مجاهد شهید مهدی حاجیان (برازجانی)


مهدی حاجیان سال ۱۳۴۴ در برازجان چشم به جهان گشود. نوجوان ۱۶ ساله و دانش‌آموز پرشوری که در راه آزادی سر از پا نمی‌شناخت. از همین‌رو رژیم کودک‌کش خمینی در آبان‌ماه ۱۳۶۰ او را در حالیکه ۱۶ سال بیشتر نداشت بعد از شکنجه‌های وحشیانه در بهبهان اعدام کرد.

خاطره یکی از هم‌بندیهای مجاهدشهید مهدی حاجیان:

اولین بار که مهدی رو دیدم ساعت نزدیک ۲بعدازظهر بود. داشتم لباس می‌شستم. از چهره و لباسهاش معلوم بود موقع دستگیری خورده زمین. مهدی به پاسداری که دستش رو گرفته بود با عتاب گفت:« میخوام نماز بخونم!» پاسدار با حالت تمسخر جواب داد: «نماز چیه تو که کارت تمومه!» بعد مهدی رو هل داد و روی زمین انداخت و گفت، همین جا روی زمین آسفالت نماز بخون چند روز دیگه فهمیدم مهدی حین فرار از پایگاهی که توسط مزدوران محاصره شده بود، دستگیر شده. 

مهدی میلیشیای پرشور ۱۶ساله‌ای بود که مقاومت و تن زدن از فرومایگی و تسلیم رو با آگاهی و اختیار برگزیده بود. هر چند سنش کم بود اما راه و رسمی که انتخاب کرده بود باعث استحکام غیرقابل توصیف اون شده بود. از فردای دستگیری شکنجه‌های وحشیانه او توسط دژخیمان شروع شد. مهدی را به‌همراه میلیشیای مجاهد دیگری به‌نام امیر اجرامی که او هم ۱۸ سال بیشتر نداشت، نزدیک به یک ماه زیر سخت‌ترین و وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها بردند.

هر شب ساعت۱۰ به بعد مهدی و امیر را به پل مارون در ۵کیلومتری بهبهان می‌بردند سرشون رو تا حد خفگی زیر آب می‌کردند و این کار رو بارها تکرار می‌کردند تا اطلاعاتشون رو بدهند یا اینکه اونا رو توی رودخونه می‌انداختن و بعد هم بر بدنهای خیس اونها کابل میزدند. مهدی بر اثر این شکنجه‌های مستمر بسیار لاغر و ضعیف و بیمار شده بود. از مهدی می‌خواستند دوستانش را که قبل از محاصره پایگاه تونسته بودند فرارکنند لو بده اما جواب مهدی این بود: « میدونم اما نمیگم‌!»  شگفتا از این عزم جزم! چند بار هم صحنه اعدام مصنوعی براش ترتیب داده بودند ولی پاسخ او مقاومت بود و باز هم مقاومت؛ ما هم از این همه استقامت روحیه می‌گرفتیم.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96








۱۳۹۹ مهر ۱۵, سه‌شنبه

مجاهد شهید مریم قدسی مآب


مریم قدسی‌مآب، در سال ۱۳۴۴ در اهواز به دنیا آمد. زمان پیروزی انقلاب ضدسلطنتی ۱۳سال بیشتر نداشت و از همان زمان فعالیت سیاسی خود را هزمان با انقلاب ضدسلطنتی آغاز کرد.
مریم در همان ایام، بعد از آشنایی با افکار سازمان مجاهدین به آنان پیوست و تا آخرین نفس در همین مسیر پایداری کرد.
پس‌از آغاز مقاومت انقلابی، با ایمان و جسارتی تحسین‌برانگیز وارد تیمهای عملیاتی سازمان شد. او همیشه به‌نقل از رهبر مقاومت می‌گفت: «بن‌بستها باید شکسته شوند، ما توان این‌را داریم». مریم که فرماندهی یک تیم عملیاتی خواهران مجاهد را در اهواز به‌عهده داشت، عملیات متعددی را علیه مراکز و گشتیها، مزدوران و پاسداران آخوندها فرماندهی کرد. او در روز سوم مهرماه۱۳۶۰ برای چهارمین‌بار در اهواز دستگیر شد. دژخیمان برای گرفتن اطلاعات، او را به‌زیر شدیدترین شکنجه‌ها بردند، اما جز پایداری و صلابت از او ندیدند.
او  در آخرین لحظات زندگی پرافتخارش، درحالی‌که چشمها و دستهایش بسته بود و ضربات قنداق تفنگ بر سر‌و‌رویش فرود می‌آمد، با شعارهای رعدآسا و مشتهای گره‌کرده‌اش لرزه براندام ارتجاع افکند. در ۱۴مهرماه ۱۳۶۰دژخیمان خمینی با شلیک ۱۷گلوله این میلیشیای دلیر مجاهد خلق را که بیش‌از ۱۶سال نداشت، به‌شهادت رساندند. آثار شکنجه بر پیکر پاک مریم، که پس‌از پیگیریهای بسیار از آنها تحویل گرفته شد، نمایان بود. خونمردگیهای زیرناخن، علائم شکنجه بر روی پیشانی، چشم چپ ، صورت و. . .نشان ازتسلیم ناپذیری و مقاومت دلیرانه مریم تا آخرین دم حیاتش داشت.
درودهای بیکران بر نونهالانی که آموزگار و پیشتازان تسلیم ناپذیری زنان میهن شدند.


۱۳۹۹ مهر ۱۳, یکشنبه

مجاهد شهید احمد حکیمی نژاد

احمد حکیمی‌نژاد سال ۱۳۴۱ در شهر جهرم به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد. خمینی و رژیمش که کینه عمیقی به نسل جوان و آگاه ایران داشت او را که جوان ۱۹ساله‌ای بیش نبود در شهر زادگاهش جهرم در تیرماه۱۳۶۰ به شهادت رساند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96