۱۳۹۸ اسفند ۲۶, دوشنبه

مجاهد شهید ناهید کیکاوس نژاد


مشخصات مجاهد شهید ناهید کیکاوس نژاد

محل تولد: ایذه
شغل:
سن: ۲۵
تحصیلات: ديپلم
محل شهادت: اهواز
تاریخ شهادت: ۱۱مرداد ۱۳۶۷

«چرا اعدامم نمی‌کنید؟ چرا هر شب مرا می‌برید اعدام مصنوعی و دائم زیر شکنجه و آزار و اذیتم قرارمی‌دهید؟»
مجاهد شهید ناهید کیکاوس‌نژاد در اسفند ۴۲در ایذه متولد شد و تحصیلات خود را تا گرفتن دیپلم ادامه داد. ناهید در ۱۱مرداد ۶۷در جریان قتل‌عامها تیرباران شد.
برادر مجاهدش، شهید سیاووش کیکاوس‌نژاد، که در تیرماه سال ۷۸پس از یک نبرد قهرمانانه با مزدوران رژیم به‌شهادت رسید، درباره خواهر مجاهدش نوشته است: «ناهید بعد از انقلاب، در سال ۵۷در دبیرستان با مجاهدین آشنا شد. او در سال ۶۱دستگیر و بعد از یکسال و نیم بلاتکلیفی و تحمل وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها به حبس ابد محکوم شد. در آن زمان ناهید بیش از ۱۸سال نداشت و در زندان کارون اهواز حبس بود. یادم هست زمانی که خواهر و برادرم را به جرم هواداری از سازمان مجاهدین دستگیر کردند، من سیزده سال بیشتر نداشتم.
بعد از چند ماه که برای اولین بار به ملاقات ناهید رفتیم با این که معلوم بود به‌شدت شکنجه شده، با این‌حال در مقابل پاسداران کوتاه نمی‌آمد و در زمان ملاقات هم مرتب با آنها درگیری داشت. یکبار حدود ۴۰روز در اعتصاب‌غذا بود. پاسداران برای خانواده‌ام پیغام دادند که دادگاه انقلاب و دادستان استان، با آنها کار دارند. وقتی به اتفاق پدرم نزد دادستان رفتیم، ناهید را آوردند و جلو پدر نابینایم شروع به تهدید کردند.
دادستان به ناهید می‌گفت که اگر اعتصابت را نشکنی، همین حالا پدر پیر و برادرت را زندانی می‌کنم. ناهید در جوابش گفت: «طرف حساب شما من هستم، به پدر و مادرم چه‌کاردارید؟ شما باید با من روبه‌رو باشید و کاری به پدر و برادرم نداشته باشید. بعد برگشت و جلو دادستان به پدرم گفت اصلاً ناراحت نباش. آن خمینی دجّال هم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، تا چه رسد به اینها. ناهید سرانجام، بعد از ۴۰روز اعتصاب‌غذا و ۱۰روز هم اعتصاب خشک درون زندان، از آنجاکه رژیم مجبورشد به خواستهای او و سایر اعتصاب‌کنندگان تا حدودی رسیدگی کند، به اعتصاب خود خاتمه داد. هر وقت که به‌ملاقات او می‌رفتیم با روحیه‌یی رزمنده خطاب به مزدوران می‌گفت:‌
«چرا اعدامم نمی‌کنید؟ چرا هر شب مرا می‌برید اعدام مصنوعی و دائم زیر شکنجه و آزار و اذیتم قرارمی‌دهید؟»
مقاومت ناهید در زندان هم‌چنان ادامه داشت تا این که بیدادگاه « انقلاب اهواز» به ما خبر داد که او را در ۱۱مرداد ۶۷در اهواز تیرباران کرده و همان‌جا دفن کرده‌اند. برای پدرم که نابینا بود شنیدن خبر شهادت ناهید بسیار سنگین بود. او درست روز چهلم ناهید سکته کرد و فوت نمود».

مریم رجوی: وقتی در میدان اعدام گفتند درود بر آزادی و مرگ بر ارتجاع، این خلق ایران بود که فریاد می‌کشید.

پس آن‌ها نمرده‌اند، بلکه مظهر زندگی واقعی مردم ایران هستند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر